گاهی به گذشته خیره می شویم و خاطرات را مرور می کنیم ...
می فهمیم خیلی چیزها را جا گذاشته ایم !
مهربانی را ... !
عشق را ... !
لبخند را ... !
شادی های بی دلیل را ... !
و یا حتی کسی را ... !
خسته، دلگیر، غمگین و پریشان از چیزهایی که دیگر نیست و هستیم ...
امـــا
هنوز هم خوب می دانیم،
خوب می دانیم
آخرش روزی می رسد که به این دلتنگی ها پایان دهد ...
روزی که دوباره عشق و شادی را به همراه دارد ...
با تشکر دوستان :
متن از "راحیل"
تصویر از "
چـــــرا فـکـر می کنی چـون
دختری باید همیشه غمگین باشی؟
شکست خورده باشی؟؟
عزیز من یاد بگیر که تو دختری...!
یاد بگیر تو کلاس بذاری!
تو ناز کنی!
اون خیلی بیجا می کنه که تو رو ناراحت کنه!!!!!!!!!!!!!!!!
خیلی بیخود می کنه اشکتو دربیاره!!!!!!!!!!!
اصلا برای چی به موجود مذکر اجازه میدی شادیتو ازت بگیره؟؟
این اسمش عشق نیست به خدا!!!!!
خودتو گول نزن!!!!
کسی که عاشق توئـــه هرگز نمی تونه غمتو ببینه!!!!
چه برسه به اینکه خودش عامل غمت باشه!!!!
کسی که عاشقته نمی تونه اشکاتو ببینه!!!!!
چه برسه خودش باعث اشک ریختنت بشه!!!!
دختر باش............
دخترونه ناز کن.......
دخترونه فکر کن...
دخترونه احساس کن.....
دخترونه استدلال کن.....
دخترونه زندگی کن....
اما بدون غم رو به اشتباه
تو فرهنگ دخترونه ی تو جا دادن....غم همه جا هست...تو باید روشو کم کنی!!!!!
اینی که تو وجودته و اسمش
رو گذاشتن احساس مقدسه.....!!!!
بیهوده نشکنش!!!!!!!!!!!!!...............
نوشته دوست عزیزم " آرتمیز"