هر شب تو را
در خیابانهای خیالم
گم می کنم
نیستی که ببینی
چگونه ردت را
از ماه مى گیرم
از شب
از سایه هایی
که خوابگردى مى کنند
و مثل من
پاپى گمشده ى خویشند
زیر پنجره ام
رویای
هیج ستاره اى نیست
به شعر پناه میبرم
و مى گذارم مهتاب
بر خیال بى تابم باید
تو آنجایی...
👇 لینک تلگرام 👇
یادش بخیر دوران دوستیهامون :)
دلم برای دوستانم یه ذره شده مخصوصا برای عده ای از دخترا که مث عاجیم عاشقشون بودم ...
یادش بخیر چه دورانی بود ^ـ^
یه مدت شیطونای نت بودیم ...
ولی الان؟
...
بگذریم
دلم برا همتون یذره شده اومدم خدافزی با تاخیر -_-
دوستای گلم :
محدثه
مطهره
آرتمیز(عارتا)
عاریانا
راویس(راو)
زهرا
مهسا
بهار
رعیا
پریا♥
فرانک
محمد
رادین
محمد مهدی(بابی)
داداش حسین
محمدعلی
سعید
امیر
علی
عاری(آرین)دوخ
آرین (درویش)
حمیدشاه
مجید
اقا جابر
و خیلیای دیگه که بخاطر کمبود وقت و فراموشی نمیتونم اسمشونو ذکر کنم ^ـ^
عذر تقصیر بخاطر یه مدت طولانی نبودنم که به تاریخ میپیونده ....
^ـ^
دلم براتون تنگ میشه
براتون ارزوی موفقیت تو تمام مراحل زندگیتون میکنم همتون عشقین و گاه گاهی بهتون فکر میکنم :)
.
.
.
هــــعـــــی....
یادش بخیر :
دلگیرم
از دنیآ و روزگآرش
از بی کسی هآ و سکوت هآ!
این منم که اینگونه خسته ام
منی که همیشه خوب بودم و خندآن
منی که خنده هآیم مثآلی بود به مثآل ضرب المثل!
نمی توآنی بفهمی و البته عجیب هم نیست برآیم!
چون “تـو”، “من” نیستی!
پس لطفا قضآوتم نکن…
محله ما یک رفتگر داره.صبح که با ماشین از درب خانه خارج می شوم سلامی گرم می کند
و من هم از ماشین پیاده می شوم و
دستی محترمانه به او می دهم،
حال و احوال را می پرسد و مشغول کارش می شود.
همسایه طبقه زیرین ما نیز دکتر جراح است،
گاهی اوقات که درون آسانسور می بینمش سلامی می کنم
و او فقط سرش را تکان می دهد و درب آسانسور باز نشده برای بیرون رفتن خیز می کند.
به شخصه اگر روزی برای زنده ماندن نیازمند این دکتر شوم،
جارو زدن سنگ قبرم به دست آن رفتگر،
بشدت لذت بخش تر از طبابت آن دکتر برای ادامه حیاتم است.
تحصیلات مطلقا هیچ ربطی به شعور افراد ندارد.
با تشکر از دوست عزیز :
"Hamidshah "
